سلااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام پویان هزار ماشالله از همون بچگی شبا همیشه تو اتاقش تنهایی میخابه دیشب بردمش که اقا رو بخابونم میگه مامان وقتی من قد بابا مهدی شدم تو قد کی میشی میگم قد مادر بزرگت (ابا) میشم بعد میپرسه مامان بابایی هم قد اقا جون میشه میگم عاره بعد میپرسه مامان اون موقع شما هم باید دارو بخورین که خوب بشین بعد میگه مامان اون موقع شما هم پیر میشین میگم عاره دیگه خیلی شیرین زبون شده پسرم ...
سلام میخام در مورد غذاهای مورد علاقه پسرم براتون بنویسم اولین غذاش ماکارونی که پویان ماک میگه دومیش پیتزاس که پسرم میگه پیتژا میگه سومیش هم سوسیس هستش چهارمیش سیب زمینی سرخ کرده که حتما اقا باید با سس بخوره ...
سلامی دوباره پویان خان سرما خورده و سرفه میکنه و دیشب بهش چایی گیاهی دادم خدا رو شکر خورد و میگفت مامان خیلی خوشمزه اس البته با هزار جور ادا خورد هر موقع که پویانم سرما میخوره و تب میکنه خیلی بیحال میشه و فقط دوس داره بغل باشه فداش بشم پسرم ارامش زندگی من و بابایی
سلام پویان خیلی مهد کودک رو دوست داره این ماه محرم که گذشت از شانس تو هیئت طبقه پایین واسه بچه ها مهد گذاشته بودن ولی از شانس سه شب بیشتر نشد و به خاطر کم بودن جا دیگه جم کردن پسرم خیلی غصه میخورد که دیگه مهد نیس فدای غصه خوردنش بشم ...
پویانم عاشق ماشین و شستن ماشین هس .دیروز که عمو حسن با سه قلوها اومده بودن پویان خبر نداشت که عمو ماشین داره میشوره وگرنه با یه دستمال می افتاد به جون ماشین عموش یه بار بچه بود تو کوچمون یه نفر ماشینش رو شسته بود و پویان یهو دید و گفت بابایی چرا این به من نگفته و ماشینش رو شسته منم میخاستم کمکش کنم مهربونه دیگه پسرم
سلام پسرم ماشاالله واسه خودش مردی شده دو شب پیش بردمش خونه عمه زهرا که اونجا بمونه خیلی دوس داش بره و با دختر عمه و پسر عمه اش بازی کنه روز اول خیلی شارژ بود ولی فرداش معلوم بود پنچرو دلتنگ ما شده و البته ناگفته نماند که پویان مهربونم از غذای ظهر هم سهم ما رو آورده بود و میگفت که پس مامان و بابام چی بخورن که اونم آورد خونه و همشو خودش نشست و خورد در ضمن یادم رفت بگم اگه دنبال قالب خوب هستن برا وبتون می تونید به سایت قالب وبلاگ حرفه ای و یا قالب بلاگفا مراجعه کنید. ...