دوچرخه سواری پویانم
سلام پویان دلش واسه دوچرخه اش خیلی تنگ شده بود از انجایی هم که من و بابایی تصمیم گرفتیم که هر روز چن ساعت پیاده روی کنیم پویان هم چون خسته میشد دوچرخه اش رو از انباری اوردیم و کمکی دوچرخه اش رو که خراب شده بود درس کردیم و الان دو روزه با ما میاد پیاده روی بعد پویان میگه مامان منم میام کالری سوزی، موقع پیاده روی ،ما که ازش جلو میافتیم میگه بابا کالری منو نسوزونید میخام خودم کالری ها مو بسوزونم خیلی دوستون دارم پویان و مهدی ...
نویسنده :
مامان سارا
15:31