پویان جونپویان جون، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 18 روز سن داره

نازداداش

دندونای آقا کوچولو

سلام مامانی فدای اون دندونات بشه که مث مرواریده  آره مامانی داری هر روز شیطون تر و بامزه تر از دیروزتر می شی بازم میخام از شعرای بابا مهدی،همسر نازم براتون بزارم. گل مریم در کلاس درس شبنم بی گمان مریمی شاگرد اول می شود بعد اعلام نتایج قاصدک شاد و خندان سوی مریم می رود آه، مریم ای گل زیبای من ای که چشمت معبد افسانه هاست از نگاهت می توان آواز چید ای که برگت لانه ی پروانه هاست لحظه میلاد شبنم می توان برگ نمناک تو را تصویر کرد یا کنار کوچه دلواپسی سوره ی نام تورا تفسیر کرد از کرامت های تو این نکته بس می توان سهم تو را تقسیم کرد می توان بر ساقه ات نشتر کشید خو...
16 بهمن 1391

من فدای پسر گلم

سلام به همه دوستان     من فدای اون چشای نازت بشم پسر گلم عزیز دلم ،ناز داداشم ،آخه پویان نفس منو باباشه چراغ خونمونه ناگفته نماند که منو پویان عاشق بابا مهدی هستیم وخیلی خیلی دوسش داریم و به وجودش افتخار میکنیم چون بهترین همسر ونازترین بابای دنیاست.
14 بهمن 1391

بریم سراغ ناز داداشم

سلام سلام    بله بریم سراغ ناز داداش من که جیگر باباشه و ننه سارا این کوچولوی ما سی ام تیر 1390 ساعت 2:45 به دنیا اومد که الان شش ماه و سه روزشه و الان هم توی خواب نازه...  در ضمن نظر یادتون نره. راستی من اصلا اسم ناز داداشم رو بهتون نگفتم جناب آقای  پویان  خان
14 بهمن 1391

شعر،از همسر مهربانم

سلام به همه دوستان گلم میخام براتون یه شعر ناز چند بیتی از همسرم بنویسم.   سایه غنچه ای در انتظار  نور بود در برش خورشید و او شب کور بود گر چه در ائینه زاران لانه داشت از حقیقت بی نهایت دور بود....  
14 بهمن 1391
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به نازداداش می باشد