اولین شب محرم
سلام
دیشب شب اول ماه محرم بود و ما رفتیم هییت،که پویان خان با من نیومد و با آقای همسر اومد هییت که بعد از اتمام مراسم،تو راه برگشتنی،من گوشیم شل و ول تو دستم بود و آقای همسر دستش خورد و الحمد الله به خیر گذشت و گوشیم چیزیش نشد و به راه خودمون ادامه دادیم به سمت خونمون،که یهو بابایی یادش افتاد و پرسید که پویان اسپینرش کو،و من و پویان خان رفتیم و اسپینر رو آوردیم که ناگفته نماند با غر اساسی توسط پویان خان که چرا من حواسم نبوده و اسپینرش جا مونده
الان هم میخام چند تا از مداحی هایی که پویان دوس داره رو براتون بگم:
جان آقام سنه قربان آقام بنی فاطمه
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی