پویان و ماه محرم
سلام
دیشب پویان خان و من دوتایی رفتیم هییت آخه خانمها باید یه ذره زودتر از آقایون برن، پویان میگفت مامان میشه من برم پیش مردها بشینم گفتم نه مامان،بابایی که هنوز نیومده،خلاصه به بچه های بالای چهار سال نقاشی دادن که رنگ کنن،پویان اول نشست خودش رو با گوشی مشغول کرد ولی بعدا دید نه بابا همه بچه ها دارن نقاشی هاشون رو رنگ میکنن گفت وای مامان الان اینا برنده میشن،خیلی زود رنگ کرد البته مداد رنگی نبرده بودیم که اونجا یکی از خادم ها بهش مداد رنگی داد و رنگ کرد و از نقاشیش عکس گرفتم
و خودش رو مشغول کرد و چراغا که خاموش شد میگه مامان الان میخای گریه کنی خخخخخ ،منم گفتم عاره دیگه میخان روضه بگن و نشت خوراکی هاشو خورد
در ضمن نا گفته نماند که اصرار داشت که نقاشیش که تموم که شد باید حتما بهش جایزه بدن
حالا وایسین در مورد واکسن انفلوانزا پسرم براتون بگم،امروز که اول مهر ماه بود ساعت یک ظهر من و پسرم رفتیم مطب که پویان خان واکسنش رو بزنه هی از بابایی میپرسید بابا درد داره،بابایی هم گفت نه پسرم زود میزنه اصلا متوجه نمیشی،بعد تو راه میپرسه مامان دکتر امپول بچه ها رو همیشه اروم میزنه،میگم عاره
بعد میگه پس مال بزرگتر ها رو محکم میزنه میگم نه بابا سعی میکنه مال همه رو اروم بزنه
بعد میپرسه مامان همه باید واکسن بزنن،میگم عاره ولی بچه ها واجب ترن،بعد میگه مامان خدا هم باید امپول بزنه خخخخخخ
به خاطر ماه محرم براتون چندتا نوحه میخام بزارم
مداحی شب اول محرم 96 حاج مهدی رسولی
مداحی شب دوم محرم 96 حاج مهدی رسولی