پویان و پتی
پویان کوچولو و عروسک محبوبش پتی
پویان جون از اول دو ماهگی عاشق این عروسکه... البته این روزا دیگه خیلی بهش محل نمیذاره... آخه پسرمون اجتماعی تر شده و بیشتر با اطرافیانش انس می گیره...
شعری که بابا مهدی در توصیف شبنم صبحگاهی سروده تقدیم شما دوستان خوبم میکنم
شبنم
خواهم امشب عزم بيداري كنم
اشك ريزان تا سحر زاري كنم
خواهم از حيرت بچينم خوشه اي
شعر عزلت را بخوانم گوشه اي
خواهم از خمخانه ويران تر شود
سوز من در سينه سوزان تر شود
خواهم از گلبوسه ها حيران شوم
با لب گل بر سر پيمان شوم
خواهم از بي شرمي شيرين يار
بوسه گيرم از لب نوشين يار
مهربان ، امشب مرا آواز كن
با لب شيرين خود همراز كن
نزد من آي و كنار دل نشين
مثل تاجي بر سر محفل نشين
گفت با من آن تب نمناك عشق
اين منم ديوانة ادراك عشق
وقت هم آغوشي احساس ها
بسترم برگ سپيد ياس ها
بس كن امشب گريه و شب ناله را
پس نگه دار آبروي لاله را
فرقة من فرقة شور ست شور
خرقة من خرقة نور ست نور
بوسه ام درمان لبهاي تو است
بسترم بالين شبهاي تو است
مي كند نجوا گلي در گوش من
حجلة نيلوفران آغوش من
الغرض همبستر من شب ، نم ست
با تو مي گويم كه نامم شبنم ست
پاك هستم پاك تر از هر نگاه
مي تراوم روي رخسار پگاه
عشق بازي مي كنم با برگ گل
مي زنم بر سينه من از مرگ گل
شبنمم من ، گرچه از شب خالي ام
شهر حيرت را امير و والي ام
بوسة گرم سحر مهتاج من
لحظة تبخير من ، معراج من
مي پرم از برگ گل بر موج عشق
مي روم همراه او تا اوج عشق
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی